بنام خدا
قصه تلخ سنتوری که نا خواسته صدایش را به تاراج بردند!
فیلم علی سنتوری آخرین ساخته ی داریوش مهرجویی با هنرمندی بهرام رادان و گلشیفته فراهانی با اتفاقات ناگواری که برایش رقم خورد شاید پایانی بهتر ازاین در تقدیرش پیدا نبود.
بهترین فیلم جشنواره سال گذشته ی فیلم فجر نه جایی روی پرده های تاریک سینما پیدا کرد وگویا تا حتی برای اکران در خانه ها هم قامتش به روی دی وی دی ها سنگینی میکرد.
ادامه مطلب رو مطالعه بفرمایید .
چند روزیست که جسد بی جان علی سنتوری را روی دستان کفتارهای اینترنتی دست به دست و خیابان به خیابان طواف بی کسی و مظلومیت میدهند ؛ آری این عاقبت یکی از پر مخاطب ترین و پر هیاهو ترین فیلم دهه ی گذشته ی سینمای ایران در همان 2 بار اکران جشنواره ی فجر بود.
برخی تولیدات سینمایی خصوصا در بازارنیمه آشفته ی سینمایی ایران تا حدی در حد نازل و زیر کیفیت استاندارد هسستند که مخاطبان فیلمهای فارسی در بعضی فصول این تولیدات دچار یک زدگی و سر خوردگی میشوند و تصحیح ونقد این قبیل تولیدات یک روند فرسایشی را میطلبد .
هرچند که نمیتوان زحمات و تلاشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسولان فرهنگ این مرز و بوم را در راستای ارتقاء فرهنگ و هنر جامعه نادیده گرفت ؛ همانطور که به راحتی با مقیاس فیلم و موسیقی در یک فرجه ی زمانی از قبل تا بعد از انقلاب ؛ این امر پر واضح است که همسانی تولیدات هنر و فرهنگ با شریعت اسلام و موازین دینی و اعتقادی مردم و تغییر سلیقه ی مخاطب با تولیداتی سالم و پر محتوا از تلاشهای روز افزون همین عزیزان بود.
اما یک اما..!
اما در این میان گاه سولاتی در اذهان مطرح و همواره بی پاسخ باقی میماند و چراهای بزرگی که تا بدین لحظه پاسخی منطقی و قانع کننده برای آنها از مراجع مسوول دریافت نکردیم؟؟؟
بگذریم که مجال کنکاش در این گونه مسایل در حیطه ی فعالیتهای ما نیست اما چگونه بعضی از دکانهای اینترنتی به خود اجازه میدهند که هر کاری را که دوست دارند انجام دهند و چنین افتضاح فرهنگی را به بار آورند بدون اینکه کسی جلودار این گستاخی آنها و تو دهنی زدن به تمامی کسانی که برای ارتقا هنر تلاش میکنند باشد؛ آیا بهتر نبود پیشتر ها برای ارتقا امنیت اجتماعی ازادامه ی فعالیت این اراذل و اوباش و سارقان و متعرضان به حریم خصوصی و شخصی هنر و هنرمندان جلوگیری میکریم؟
کاش کمی تامل کنیم و با پرهیز از سختگیریهای گاه نا به جا ؛ راه را برای رشد و ترقی فرهنگ و هنر جامعه هموار تر کنیم تا به جای دوری کاربلد ها از گود هنر؛ آنها را بیشتر با مردمی که عاشقانه آنها را دوست دارن آشتی دهیم.
آری ! این خود فقر فرهنگی است، اینجا آگاهانه هنر دار می زنند ، هنر می فروشند ، هنر می کشند، هنر می سوزانند. این واقعه ی تاسف بر انگیز کمر ما را در کنار مسئولان فیلم سنتوری و جامعه ی هنری ایران و خصوصا محسن چاووشی خم کرده . از تمامی عزیزان و هوادارانی که محسن چاووشی را دوست دارند تقضا داریم تا در کنار محسن چاووشی این کار ناپسند اخلاقی را محکوم کنند و با در انزوا قرار دادن این سارقان آن ها را به خدائی وا گذار کنند که خود آگاه در همه ی امور است.
http://mohsenchavoshi.ws