مهدی اسماعیلی ::
چهارشنبه 86/4/27 ساعت 11:21 صبح
در خبرها آمده بود که در صورت عدم کسب مجوز قانونی لازم، صدای محسن چاوشی از فیلم سنتوری حذف می شود و صدای رادان که پس از فیلمبرداری تمامی ترانه های فیلم را خوانده است، جایگزین صدای چاوشی خواهد شد.
با شنیدن این خبر سوالات متعددی به ذهن خطور می کند.نخستین سوال این است که مگر صدای چاوشی چه ایرادی دارد که این همه سنگ اندازی می شود و از صدور مجوز برای وی خودداری می شود؟
ادامه متن را مطالعه فرمایید
شاید انتشار زیرزمینی آلبوم های او دلیل این امر باشد. با توجه به اینکه خوانندگان بسیاری همچون چاوشی فعالیتشان را بصورت زیرزمینی و غیر مجاز آغاز کردند و هم اینک نه تنها مجوزدار شده اند،بلکه مهمان برنامه های سیما می شوند (بنیامین) و صدای آنها زینت بخش تیتراژ سریالهای گوناگون تلوزیون می شود (رضا صادقی و محسن نامجو)، به نظر میرسد این قضیه چندان صحیح نباشد.
بعید نیست شباهت غریب صدای او با خواننده نام آشنای آن سوی آبها،دلیل اصلی عدم صدور مجوز باشد.
در شرایطی که اساساً آغاز موسیقی پاپ در دوره ی جدید با تقلید از صدای خوانندگان مشهور گذشته شکل گرفت و اصلاً هم اینک حداقل دو خواننده را می توان نام برد که صاحب مجوز هستند و صدایشان نیز دقیقاً یادآور همان خواننده ی نام آشنا است این گزینه نیز به راحتی رد می شود.این در حالی است که در طی این مدت صدای چاوشی صاحب آنچنان شخصیتی شده است که دیگر به هیچ وجه یادآور هیچ صدایی نیست. خواننده ای که با انتخاب ترانه های مناسب و ساخت آهنگهای جذاب، توجه ویژه ی بسیاری از جوانان را به خود جلب کرده است و در همین مدت اندک طرفداران بسیاری یافته است.
سوال دوم این است که چه کسی راهکار جایگزینی صدای رادان با چاوشی را ارائه کرده است؟ مگر بهرام رادان مجوز خوانندگی دارد ؟
این چه منطقی است که خواننده ای که صدایش مقبولیت عام یافته است و توجه کارگردان بزرگی چون داریوش مهرجویی را جلب کرده است، اجازه ی پخش ندارد و صدای بهرام رادانی که کوچکترین سابقه ای در امر خوانندگی ندارد قابل پخش است؟
به نظر می آید تمامی اتفاقات این چند ماهه در جهت توهین به شعور کارگردانی است که در تمامی این سالها بی هیچ گله و شکایت و عذر و بهانه و حتی کوچکترین ادعایی، فیلم خوب ساخته است و از لذت سینما سیرابمان کرده است.
بدون شک مهرجویی با آن همه تجربه بهتر از هرکس می داند چه مهره ای را برای درخشان تر شدن فیلمش به کار گیرد و یقیناً بکارگیری چاوشی اتفاقی نبوده است. حال چگونه می توان یکی از مهمترین عناصر فیلمی را که موسیقی از ارکان اصلیش است، را حذف کرد و انتظار داشت که هیچ آسیبی متوجه ی فیلم نگردد.
مگر ما چند کارگردان همچون داریوش مهرجویی داریم که بخواهیم با چنین برخوردهای ناشیانه ای آنها را برنجانیم و دلسردشان کنیم؟
به نظر نمی رسد که با چنین اوضاعی، آینده ی خوبی در انتظار سینمای ایران باشد. وقتی کارگردانی که سالهاست فیلم می سازد و به خوبی می داند که ضوابط حاکم بر این سرزمین چیست و چه شرایطی را می بایست لحاظ کند اینچنین به حاشیه می رود، تکلیف دیگرانی که پیشینه ای سیاه دارند و یا هنوز محکی نخورده اند از پیش معلوم است.
قدر بزرگانمان را تا هستند بدانیم ... فردا دیر است!
نوشته های دیگران()